
اندیکاتورها
اندیکاتورها ابزارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از پارامترهایی همچون قیمت، زمان و حجم و ترکیب آن با توابع ریاضی برای تشخیص جهت حرکت بازار به تحلیلگران کمک می کنند.
ذکر این نکته بسیارمهم است که اندیکاتور فقط جهت حرکت را نشان می دهد و نشاندهنده ی میزان حرکت صعودی یا نزولی نیست.
انواع اندیکاتورها از نظر سیگنال زمانی
اندیکاتورها از نظر سیگنال زمانی به دو دسته ی زیر تقسیم می شوند:
- اندیکاتورهای پیشرو(Leading Or Oscillator): این اندیکاتورها قابلیت پیش بینی تغییر روند را دارند و گاهی سطوح بازگشتی و سیگنال شکست را زودتر از نمودار قیمت نشان میدهند.
- اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و معمولا روی نمودار قیمت قرار میگیرند و با کمی تاخیر نواحی برگشتی را تایید میکنند.
چهار نوع اصلی از اندیکاتورها
اندیکاتورها به چهار دسته ی اصلی تقسیم بندی میشوند که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
سه دسته از آنها در قالب اندیکاتورهای عمومی هستند و یک دسته نیز اندیکاتورهایی میباشند که توسط آقای بیل ویلیامز (اسطورهی بازارهای سرمایه گذاری) ایجاد شده است.
- اندیکاتورهای روندی (Trend): این اندیکاتورها از نوع پیرو هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد میشوند و معمولا با میانگینگیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را در اختیار تحلیلگر برای تصمیم گیری قرار می دهند.
- نوسانگرها یا اسیلاتورها (Oscillator) اسیلاتور نوعی اندیکاتور است که با نامهای نوسان ساز یا نوسانگر نیز شناخته میشود.. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها قابل مشاهده است. از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمت ها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان میدهند و تا حد زیادی به تحلیلگر کمک میکنند تا کیفیت تحلیل خود را افزایش دهد.
اسیلاتورها معمولاً به دو شیوه تقاطع با خط مرکزی یا نوسان بین سطوح مرزی (نواحی اشباع خرید و فروش) مورد استفاده قرار میگیرند. در نظر داشته باشید؛ که این ابزار برای معاملهگران با افق زمانی سرمایهگذاری کوتاهمدت و در مواقع بازار خنثی (فاقد روند مشخص)، عملکرد مناسبتری دارد.
بعضی از تحلیلگران اندیکاتور و اسیلاتور را دقیقا مشابه هم می دانند در صورتی که چنین نیست و همانطور که گفتیم اسیلاتور نوعی اندیکاتور است و نسبت به آن متفاوت است. اسیلاتور دارای ویژگی های خاص خودش است.
مکدی، استوکستیک و RSI، تقریباً پرکاربردترین اسیلاتورهای تکنیکال هستند. در ادامه به صورت مختصر توضیحی از هرکدام ارائه خواهیم داد.
- حجم (Volume): نوعی از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات را در یک رنج قیمتی و در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد . اما اکثر تحلیلگران به دلیل ساده بودن این اندیکاتور از آن استفاده نمی کنند . در صورتی که با استفاده از اندیکاتور volume سرمایه گذار می تواند سود خود را افزایش دهد و همچنین ریسک معاملات خود را به حداقل برساند.
- بیل ویلیامز (Bill Wiliams): اندیکاتور ویلیامز بر پایه یک ارتعاش سنج بوده و نسبت به نوسانات قیمت واکنش نشان میدهد. از این اندیکاتور برای شناسایی شرایط خرید و فروش بیش از حد و تعیین نقاطی که احتمال بازگشت قیمتی در بازار بورس هست نیز استفاده میشود. لازم به ذکر است که در طراحی این اندیکاتور از فرمول های ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا استفاده شده است.
همگرایی و واگرایی
همگرایی زمانی مشاهده می شود که قیمت و اندیکاتورها اتفاق نظر داشته باشند و واگرایی زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند. همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد.
اکثر مواقع برگشتهای بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص دهیم.
معرفی انواع اندیکاتورها (که شامل اسیلاتورها نیز هست)
1. .مک دی (MACD)
مکدی یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence)، از خانواده اسیلاتورها و با قابلیت شناسایی مومنتوم و جهت روند بازار میباشد. این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک با نام های خط مکدی و خط سیگنال میباشد که تقاطع این دو خط در شرایطی خاص سیگنال هایی برای تحلیلگران صادر میکند که می توانند بر اساس آن تصمیم گیری کنند.
2. شاخص قدرت نسبی (RSI):
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) با استفاده از روابط پیچیده ی ریاضی محاسبه می گردد.. این اندیکاتور همواره یکی از قدرتمندترین اسیلاتورهای تکنیکالی است که در تشخیص جهت، قدرت روند و تعیین نقاط بازگشتی بازار کاربرد دارد.
3. استوکاستیک (Stochastic)
این اسیلاتور که توسط گئورگ لین که یکی از معروف ترین تحلیلگران تکنیکال قرن نوزدهم میلادی است طراحی شده است، بهترین عملکرد آن در بازار خنثی یا تشخیص نقاط بازگشت روند در جریان حرکات اصلاحی بازار است. این اسیلاتور ارتباط بین قیمت بسته شدن سهم و بازه قیمتی آن را در طی دوره ی زمانی در نظر می گیرد. این اسیلاتور برای ورود و خروج سریع از سهم مناسب است.
4. میانگین متحرک (Moving Average):
میانگین متحرک یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند (Trend)میباشد زیرا با میانگینگیری از قیمت های گذشته، متوسط قیمت را در دورههای مختلف مورد ارزیابی قرار میدهد. میانگین متحرک در نمودار قیمت، به صورت خطی منفرد و صاف است که تغییرات ناشی از نوسان قیمت از آن حذف شده است. معمولا میانگین متحرک به دو صورت ساده و نمایی محاسبه میشود که در روش محاسبه به صورت نمایی به قیمت های نزدیکتر به انتهای دوره وزن بیشتری داده خواهد شد.
5. پارابولیک سار (Parabolic SAR)
این اندیکاتور توسط فردی به نام Welles Wilder به وجود آمده است تا تغییرات ناگهانی روند را شناسایی کند و نواحی برگشتی را تشخیص دهد. پارابولیک سار نیز یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد بازارهای مالی است. این اندیکاتور در مجموعه اندیکاتورهای تشخیص روند قرار میگیرد. این اندیکاتور نسبت به میانگین متحرک از لحاظ سیگنال های زمانی بهینه تر عمل می کند. نمای کلی این اندیکاتور به صورت نقطهچینهایی است که در بالا یا پایین نمودار قیمتی قرار دارند. از این اندیکاتور بیشتر برای تأیید صعودی یا نزولی بودن روند استفاده میشود.
6. شاخص جریان نقدینگی (MFI)
اسیلاتور MFI یا شاخص جریان نقدینگی مثل RSI است با این تفاوت که در فرمول محاسبه ی آن از حجم هم استفاده می شود و تفاوت دیگر این است که در RSI دو سطح 30 و 70 معمولا در نظر گرفته می شود اما در MFI به ترتیب سطوح 20 و 80 در نظر گرفته می شود. در واقع زمانی که مقدار MFI به بالای 80 می رسد اشباع خرید و زمانی که به زیر 20 می رسد اشباع فروش رخ می دهد.
از MFI برای کشیدن خط روند و همچنین برای تشخیص واگرایی مثبت و منفی در سهم می توان استفاده کرد.
7. CCI (Commodity Channel Index)
اندیکاتور CCI یا شاخص کانال کالا (Commodity Channel Index) توسط فردی به نام دونالد لمبرت که یک تحلیلگر تکنیکال است توسعه داده شده است.. این اندیکاتور از گروه اندیکاتور های اسیلاتور می باشد.
8. Envelope
اندیکاتور Envelope توسط دو میانگین متحرک که رنج قیمتی بالا و پایین را مشخص کرده اند، تشکیل شده است.
این اندیکاتور می تواند به تشخیص نقاط ورود و خروج از بازار و همچنین زمان بسته شدن زیر سطح مقاومت کمک می کند.
9. حجم متوازن (On-Balance Volume)
حجم معاملات شاخصی مهم در تحلیل تکنیکال است و اندیکاتور حجم متوازن نیز شامل مقدار قابل توجهی از اطلاعات حجمی است و آن را در یک اندیکاتور تکخطی واحد جمعآوری میکند. روش کار این اندیکاتور به این صورت است فشار تجمعی خرید و فروش را با جمع کردن حجم معاملات در روزهای صعودی بازار و کم کردن حجم معاملات در روزهای نزولی، اندازهگیری میکند.
حجم معاملات در بهترین حالت باید بتواند روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش OBV و کاهش قیمت با کاهش OBV همراه شود، به این علت است که این شاخص از جمله بهترین شاخص های تشخیص روند محسوب می شود.
چندین نمونه تفسیر اندیکاتور OBV در ادامه آورده شده است:
- اگر OBV افزایش یابد و قیمت افزایش نیابد، می تواند به این معنا باشد که قیمت در آینده صعود خواهد کرد.
- اگر قیمت صعود کند و OBV ثابت بماند یا نزول کند، می تواند به این معنی باشد که قیمت در نزدیکی یک سقف قرار دارد.
- اگر قیمت سقوط کند ولی OBV ثابت بماند یا صعود کند، میتواند به این معنا باشد که احتمالا قیمت در کف قرار گرفته است.