
تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال که در واقع یک نوع استراتژی معاملاتیست، روشیست که در آن رفتار احتمالی نمودار بر اساس داده های گذشته مانند قیمت و تغییرات آن، حجم معاملات و…پیش بینی می شود.
تجزیه و تحلیل تکنیکال در تمام بازارهایی که بر اساس عرضه و تقاضا فعالیت می کنند (مانند بازار ارزهای دیجیتال) مورد استفاده قرار می گیرد.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
نمودارهای مرتبط با تجزیه و تحلیل تکنیکال را می توان در نوشته های مربوط به قرن هفدهم و هجدهم میلادی یافت بنابراین می توان گفت این نوع تحلیل از آن زمان کاربرد داشته است.
می توان گفت اولین استفاده از این مدل تحلیل را چارلز داو (بنیانگذار وال استریت ژورنال) انجام داده است. چارلز داو شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرده است که با وجود انتقاداتی که راجع به این شاخص شده است هنوز هم از جمله شاخص های مهم اقتصادی است.
تحلیل تکنیکال دارای سه اصل است:
۱.قیمت مهم ترین چیز است:
در تحلیل تکنیکال این موضوع که تنها چیزی که مهم است تحرکات قیمتی است که در واقع میزان عرضه و تقاضای بازار را نشان می دهد، وجود دارد. در واقع این یک انتقاد مهم به تحلیل تکنیکال است که فقط حرکت نموداری قیمت را در نظر می گیرد.
۲.قیمت از روند خاصی پیروی می کند:
در این مدل تحلیل بر این باور هستیم که قیمت از روند خاصی پیروی می کند به عبارتی بعد از شروع یک روند قیمتی خاص، در آینده نیز حرکت قیمت در همان جهت است مگر اینکه ابزارهایی که در تحلیل استفاده می شوند روند جدیدی را پیش بینی کنند.
۳.گذشته تکرار می شود:
ماهیت روند قیمت به صورتی است که تکرار شود. در واقع می توان گفت براساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار میشود. تحلیلگر تکنیکال با استفاده از نمودارها احساسات را تحلیل میکند و در نتیجه ی آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام میپردازد. بعضی از ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند قدمت 100 ساله دارند ؛ زیرا افراد فعال در زمینه ی تجزیه و تحلیل تکنیکال معتقدند نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را تکرار میکنند.
تفاوت های بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
در تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال که هر دو از معروفترین و متداول ترین استراتژی های معاملاتی هستند تمرکز بر جست و جو، تحلیل، پیش بینی و انتخاب سهام است و هر کدام از این دو روش طرفداران و منتقدان خود را دارند.
در تحلیل بنیادی ارزش ذاتی سهام تعیین می شود. در این مدل تحلیل یک دیدگاه کلی از شرایط اقتصادی، مالی و مدیریتی شرکت ها داریم و همه ی پارامترهای مالی شرکت مانند درآمد، بدهی، دارایی و مخارج در این تحلیل مهم است. اما در تحلیل تکنیکال همانطور که در اصول این تحلیل صحبت شد تمرکز بر قیمت و حجم سهام است. در واقع در تحلیل تکنیکال ارزش ذاتی سهام تعیین نمی شود و در عوض از نمودار استفاده می شود تا با استفاده از آن رفتار سهم در آینده نمایش داده شود.
از بزرگترین مزیت های تحلیل تکنیکال سازگاری و انعطاف پذیری آن است و می توان گفت هیچ بازار و فضای معاملاتی را نمی توان یافت که اصول تحلیل تکنیکال در آن به کار نرفته باشد.
اگر نمی دانید از کدام تحلیل باید استفاده کنید باید بگوییم که استفاده از تحلیل تکنیکال موفقیت های بیشتری را در پی خواهد داشت. زیرا این تحلیل به بررسی عوامل بنیادی هم می پردازد و اثرات بنیادی همیشه روی قیمت لحاظ شده است. بنابراین تحلیل بنیادی در بسیاری از موارد ضروری نیست.

مفاهیم مورد استفاده در تحلیل تکنیکال( برگرفته از مطالب نوشته شده در https://chartiran.com/)
- روندشناسی
- روند مثبت
روند مثبت مجموعه ای از تغییرات قیمتی است که با اتصال سه کف قیمتی با یک خط به یکدیگر به وجود می آید، به طوریکه در ازای هر کف یک سقف بالاتری داشته باشیم. به صورتی که کف و سقف دوم از کف سقف اولی بالاتر و کف و سقف سوم از کف و سقف دوم بالاتر است.
- روند منفی
روند منفی مجموعه ای از تغییرات قیمتی است طوریکه بتوان سه سقف قیمتی را با یک خط به یکدیگر متصل کرد. بطوریکه در ازای هر سقف، یک کف بالاتری داشته باشیم. به صورتی که سقف و کف دوم از اولی بالاتر و کف و سقف سوم از سقف و کف دوم بالاتر است.

- خطوط حمایت و مقاومت
- با نزدیک شدن قیمت ها در مسیر نزولی به ناحیه ای و لمس آن ناحیه، ممکن است نتواند از آن ناحیه به حرکت منفی خود ادامه دهد. در این حالت ممکن است به دلیل عدم توانایی در ادامه مسیر، تغییر مسیر دهد. به چنین ناحیه ای ناحیه ی حمایت می گویند. عملکرد این ناحیه برعکس ناحیه ی مقاومتی است. اما همچون ناحیه مقاومت، با افزایش تعداد برخوردها و افزایش مدت زمان تشکیل این ناحیه، قدرت حمایتی افزایش می یابد. با شکسته شدن حمایت های بلندمدت، شاهد ریزش های بزرگ خواهیم بود.
- مقاومت، ناحیه ای از قیمت است که در روندهای صعودی درمقابل کندل ها قرار دارد. با نزدیکی هر بار قیمت به این ناحیه یا برخورد با آن، اگر نتواند از آن عبور کند این ناحیه، ناحیه ی مقاومت نامیده می شود. افزایش تعداد برخوردها با این ناحیه و طولانی تر شدن زمان عبور از این ناحیه، سبب افزایش قدرت این مقاومت می شود. این موضوع در شکست حرکات صعودی بزرگ قابل مشاهده است.
- اندیکاتورها
اندیکاتورها ابزارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از پارامترهایی همچون قیمت، زمان و حجم و ترکیب آن با توابع ریاضی برای تشخیص جهت حرکت بازار به تحلیلگران کمک می کنند.
ذکر این نکته بسیارمهم است که اندیکاتور فقط جهت حرکت را نشان می دهد و نشاندهنده ی میزان حرکت صعودی یا نزولی نیست.
- کندل شناسی
کندل شناسی شامل الگوهای کلاسیک و نحوه ی نمایش نمودارها است.
الگوهای کلاسیک دربردارنده رفتارهایی خاص در نمودارها هستند. با نمایش آرایش خاص در نمودارها، رفتار آینده نمودار براساس آن قابل پیش بینی است.
این روش با ایده گرفتن از رفتارهای موجود در طبیعت و نتیجه گیری از آن ها به وجود آمده است. در واقع می توان گفت طبیعت در گذشت زمان، بهینه ترین رفتار را از خود نشان می دهد. در نتیجه محققان با مشاهده و ارزیابی بیش از هزار نمودار در طی زمان (مثلا 100 سال)، بهینه ترین رفتار ممکن را پیدا کرده و نامگذاری کرده اند.
آرایش و نحوه نمایش نمودارها به ۳ صورت میله ای، خطی، شمعی بررسی می شوند. پرکاربردترین روش نمایش نمودارها، روش شمعی است. هر شمع، پارامترهایی مثل قیمت آغازین، قیمت پایانی، بیشترین قیمت روز، کمترین قیمت روز را نشان می دهد. هریک از این پارامترها، باعث ایجاد حالتی متفاوت در شمع می شوند.
از قرارگیری این شمع ها در کنار یکدیگر، الگوهای متفاوتی پدید می آید که باتوجه به شکل آن ها، جهت حرکت و اندازه قابل پیش بینی است. الگوهای شمعی در ۳ دسته تک شمعی، دو شمعی و ۳ شمعی قابل تقسیم بندی هستند.
- ایچیموکو
ایچیموکو نیز در گروه اندیکاتورها قرار دارد و نوعی سیستم معاملاتی است. این سیستم شامل سیستم میانگین خاص و 5 جزء مهم است که عبارتند از: چیمو، کیجون، تنکان، سنکو A و سنکو B. هریک از این اجزا نشان دهنده ی میانگین خاصی هستند که سبب ایجاد میانگین های دینامیک در سطوح مختلف قیمتی می گردد. معاملات کم خطر مهم ترین ویژگی سیستم ایچیموکو هستند.
- فیبوناچی و امواح الیوت
در تحلیل تکنیکال یکی از مباحث مهم سری فیبوناتچی است. سری فیبوناچی به مسئله زاد و ولد خرگوش ها شهرت دارد.
یادآوری:
در ریاضیات، سری فیبوناچی به دنبالهای از اعداد میگویند که بهصورت زیر تعریف میشود:

غیر از دو عدد اول، اعداد بعدی از جمعِ دو عددِ قبلیِ خود بدست میآیند. اولین اعداد این سری عبارتاند از:
۰، ۱، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱، ۳۴، ۵۵، ۸۹، ۱۴۴، ۲۳۳، ۳۷۷، ۶۱۰، ۹۸۷، ۱۵۹۷، ۲۵۸۴، ۴۱۸۱، ۶۷۶۵، ۱۰۹۴۶، ۱۷۷۱۱
این اعداد به نام لئوناردو فیبوناتچی، ریاضیدان ایتالیاییِ قرن سیزدهم میلادی، نامگذاری شدهاست.
برای بدست آوردن جمع جملات دنباله فیبو ناچی میتوان از رابطه ی زیر استفاده کرد

تحلیل تکنیکال ریشه در طبیعت دارد. اما در بررسی سری فیبوناچی و نمودارها، این حقیقت آشکار می شود که حتی در معاملات انسان ها نیز نظمی پنهان وجود دارد. این نظم موجود در معاملات نیز براساس همین نرخ طلایی است. به طوریکه در هر روند صعودی یا نزولی، امواجی مثبت یا منفی وجود دارد که این موج بعدی تا 1.618 برابر موج قبلی و یا سایر نسبت های فیبوناچی است.
لزوم داشتن استراتژی های مالی در دنیای ارزهای دیجیتال چیست؟
لازم است بدانید که بازار مالی از سه اصل مدیریت سرمایه، روانشناسی بازار و تحلیل تشکیل شده است و هر کدام از این سه اصل میزان اهمیت خاص خود را در بازار مالی برای هر فرد دارند. لازم به ذکر است که پیدا کردن یک استراتژی مناسب برای فعالیت در بازار مالی نیازمند آموزش و تمرین است.
پس از پیدا کردن استراتژی مناسب باید به آن پایبند بود و نباید با اولین ریزش و شکست ناامید شد. لازم است بدانید هیچ استراتژی موفقیت صددرصد ندارد و مهم آن است که جمع جبری موفقیت های مالی مثبت باشد. سوالاتی که با استفاده از یک استراتژی باید بتوان به آن ها پاسخ داد عبارتند از:
- چرا میخواهیم معامله را انجام دهیم؟ امکان محاسبه ی سود و ریسک وجود داشته باشد.
- چه مقدار باید برای کسب سود حاصل از معامله ریسک کرد؟ میزان سود باید از میزان ریسک بیشتر باشد.
- در چه تایم فریمی معامله انجام شود؟
- در صورت بروز مشکل در طی انجام معامله چه اقدامی باید انجام داد؟
- چه زمانی باید از معامله خارج شد؟
استراتژی موفق است که به تمامی این سوالات پاسخ دهد.