به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، حمید میرمعینی با انتشار مطلبی با عنوان ” دخالتهای دستوری تمامی ندارد” در دنیای اقتصاد اعلام کرد: این روزها، نحوه مدیریت و عملکرد متولی بازار سرمایه با انتقادات بسیاری از فعالان بازار و رسانههای اجتماعی مواجه شده است. چراکه به زعم بسیاری از منتقدان، در حالی که بازار امیدوار بود بتواند با روندی منطقی و مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی و تحلیل، دورهای پر رونق و اثرگذار بر اقتصاد نحیف جامعه را طی کند، ناگهان بدون نشانهای از بروز تغییرات منفی در متغیرهای بنیادی و صرفاً مبتنی بر شایعات دستکاری و اعمال نفوذ در حجم فروش قابل توجه برخی از حقوقیها و افراد خاص، فضای ترس و تردید بر بازار حاکم میشود و ریزشهای بیسابقه و سیل خروج شکل میگیرد.
نوسان و روندهای افت و خیز، بخشی از ذات بازار قلمداد میشود ولی هیچگاه قانون و عرف، اجازه ایجاد نوسان دستوری را به هیچ نهادی نداده و ذات بورس و بازار بر قیمتگذاری سهام مبتنی بر عرضه و تقاضای آزادانه و بر بستر تحلیل و ارزشگذاری علمی بنا شده است. هر عاملی از جمله دخالت دستوری یا حتی وجود ریزساختار های محدود کننده مانند دامنه نوسان، رفتار بازار را از تحلیل و منطق خارج میکند و به سمت رفتارهای فساد زا و تودهوار ناآگاهانه سوق میدهد که نتیجه آن ناکارآمدی بازار سرمایه در ایفای نقشها و کارکردهای اصلی میشود.
عملکرد بازار سرمایه در جذب و ماندگاری نقدینگی بصورت بلندمدت و به تبع آن تامین مالی بنگاههای اقتصادی با وجود اضافه شدن بازار بدهی، عملکرد مناسبی نیست. به طوریکه سهم بازار در تامین مالی بنگاههای اقتصادی به زحمت به ۵. ۶ درصد در سال گذشته رسید در حالی که این رقم در بازارهای توسعه یافته به بیش از ۵۰ درصد میرسد.
در حوزه جذب سرمایهگذاری و فراهم کردن بسترهای امن و متنوع برای هر درجه از ریسکپذیری هم بدون در نظر گرفتن سهامداران عدالت، ناموفق عمل شد. به طوریکه مبتنی بر عدم اجرای درست و جدی قوانین و فقدان زیرساختهای کامل و مناسب، استقلال و حمایت از حقوق سهامداران از جانب سازمان متولی بازار سرمایه، امنیت سرمایهگذاری با مخاطرات بسیاری خصوصا از جانب دولت مواجه بود.
البته در صورتیکه ارزیابی عملکرد بازار سرمایه براساس شاخصها و استانداردهای بازارهای توسعه یافته مورد بررسی قرار گیرد با وجود کمتوجهیها و کملطفیهای مسئولان اقتصادی، وضعیت تا حدودی رضایتبخشتر از دوسال قبل شده است ولی هنوز هم با مرزهای توسعهیافتگی فاصله معناداری وجود دارد. از جمله محورهای توسعه یافتگی بورس میتوان به عمق و گستردگیبازار، کارآیی بازار، استفاده از ابزارهای نوین، افزایش نهادهای مالی و تکامل آنها، اصلاح نسبی ریزساختارهای بازار و حجم و سرعت گردش معاملات اشاره کرد که در مقایسه با سالهای گذشته از رشد مناسبی برخوردار بودند.
با اینهمه برای سیاستگذاران سیاسی اقتصادی هنوز نقش و جایگاه بازار سرمایه بهدرستی تبیین نشده و آنها به نقش بیبدیل بازار در توسعه عدالت اقتصادی و جلوگیری از فساد و افزایش بهرهوری و کارآیی واقف نشدند که این مهم هم از جمله وظایف اصلی سازمان متولی بازارسرمایه است که نسبت به آگاه سازی و اعتمادسازی مسئولان اقدام کند. ولی نگاه ویژه نسل نو و ظهور نهادهای مالی و بنگاههای اقتصادی پیشرو، نقش و آینده بازار سرمایه را در اقتصاد و حتی سیاست تحمیل خواهد کرد و نهاد متولی بازار هم مجبور خواهد شد برنامه محورتر و قویتر از کیان و منافع بازارسرمایه حمایت کند.